نياز زنبورعسل به نمك ( سديم ) چه ميزانی است

اخيرا در كانال ها و گروههاي تلگرامي مباحثي در خصوص مصرف نمك به عنوان يك ماده معدني در تغذيه زنبورعسل مطرح گرديده است. برخي استفاده از پودر نمك و برخي اضافه كردن آن را به آب مورد تغذيه زنبور عسل توصيه مي كنند
✅ اما سوال اساسي اينجا مطرح مي شود كه اصولا نياز زنبور به نمك ( سديم) به چه ميزان است؟
✅ آيا به صورت طبيعي و با استفاده از منابع غذايي در دسترس، زنبور مي تواند مقدار نياز خود به سديم را تامين كند؟
✅ توصيه اضافه كردن سديم در جيره يا آب در چه فصلي و چه زماني قابل توصيه هست؟
✅ آيا به زنبورهاي مستقر در دشت هم بايد سديم داد يا نه فقط بايد در تغذيه زنبورهاي مستقر در مناطق كوهستاني استفاده شود؟

براي پاسخ به اين سوالات در منابع جستجويي انجام دادم و خوشبختانه يك مقاله بسيار خوب كه اخيرا در سال 2017 چاپ شده است در اين خصوص پيدا كردم. اين مقاله پيرامون چراگري فصلي زنبورهاي عسل براي نمك است و توسط محققين دانشگاه Tufts  در ايالات متحده تحقيق و به چاپ رسيده است. البته دسترسي به فايل كامل مقاله براي بنده ميسر نبود و زحمت تهيه و ارسال اصل مقاله را جناب دكتر اميري متقبل شدند كه در همين جا از زحمت هاي ايشان كمال تشكر را دارم.

چراگري فصلي زنبورعسل براي نمك 
در ارگانيسم هاي اجتماعي مانند حشرات، اعضاء يك ارگانيسم بايد احتياجات غذايي خود و ساير اعضاء را تامين كنند و  اين احتياجان غذايي با توجه به نوع و سن اعضاء مختلف مي باشد.اگرچه مواد مغذي ميكرو( مانند ويتامين ها و مواد معدني) براي انجام تمام فرآيندهاي فيزيولوژيكي حياتي هستند، ولي اكثر مطالعات و تحقيقات بر روي مواد مغذي ماكرو(مانند انرژي و پورتئين) انجام شده است. اما براي درك كامل اكولوژي تغذيه اي در ارگانيسم ها، مهم است كه بررسي گردد چگونه ارگانيسم ها تعادل بين دريافت مواد مغذي ماكرو و ميكرو را برقرار مي كنند .

زنبورعسل به عنوان يك مدل ايده آل براي بررسي اين موضوع مي باشد. تحقيقات بر چراگري زنبورعسل بر مي گردد به سال 1872 و همچنين تحقيقات تغذيه اي در دهه 1930ميلادي. در كلني عسل عواملي وجود دارد كه تغذيه و چراگري زنبورهاي عسل را تحت تاثير قرار مي دهد. براي مثال، احتياجات غذايي زنبورعسل با توجه به سن تغيير مي كند ،در لاروها احتياج به پروتئين بالاست و در زنبورهاي بالغ اين احتياج كمتر است و بالعكس مصرف كربوهيدرات در زنبورهاي بالغ بيشتر است.

در حاليكه اهميت تنوع غذايي در سلامتي زنبورهاي عسل كاملا مشخص و بسيار مهم است، ولي بطور واضح مشخص نيست كه كدام يك از مواد مغذي در اين تنوع غذايي اهميت بيشتري دارند. زنبورهاي عسل تغذيه شده با منابع غذايي چند گل نسبت به زنبورهاي تغذيه شده با منابع تك گل، سيستم ايمني قوي تري را نشان داده اند، حتي زماني كه جيره هاي غذايي تك گل از درصد پروتئين بالاتري داشته اند. بنابراين براي داشتن يك سيستم ايمني قوي در زنبورها، تامين مقدار كافي از پروتئين با كيفيت مناسب ضروري است.

اطلاعات زيادي در خصوص تاثير مواد مغذي ماكرو در سلامت زنبورعسل وجود دارد ، ولي در خصوص تاثير مواد مغذي ميكرو بر سلامت زنبورعسل، تحقيقات كمي انجام شده است.زنبورهاي عسل آب هاي غني از تركيبات( آب هاي كثيف) را به منابع آب تمييز ترجيح مي دهند. با توجه به مشاهدات زياد در اين زمينه ولي تنها يك كار علمي در اين خصوص انجام شده است. بر اساس نتايج تحقيقي در سال 1940 ميلادي، اعلام گرديد كه زنبورهاي عسل به تغذيه از آب هاي كثيف تمايل دارند و غلت آن را بوي قوي توليد شده از اين آب ها اعلام گرديد. در حالي كه اين يك مكانيسم احمتالي است كه زنبورهاي عسل بواسطه بو ، آب هاي كثيف را پيدا مي كنند و توضيح كاملتري براي اين موضوع ارائه نكردند.

در سال هاي 2013 ، 2014 و 2015 طی آزمايشاتی تمايل زنبورعسل بر جمع آوري آب بدون يون و آب هاي حاوي مواد معدني مانند سديم، پتاسيم، كلسيم، منيزيم، نيتروژن و فسفر  بررسي گريده است. نتايج اين مطالعه نشان داد كه در همه سال ها تاثير ميزان مواد معدني محلول در آب بر مقدار مصرف و جمع اوري آب ، معني دار بوده است.اگر چه ، اثر فصل هاي مختلف سال بر مقدار جمع اوري معني دار نبوده است.
* زنبورها محلول هاي حاوي پتاسيم، كلسيم،منيزيم و نيتروژن را به نسبت مشابه مصرف كردند.
* زنبورها در فصل پاييز  نسبت به فصل تابستان،مقدار كمتري از محلول سديم و فسفر را مصرف كردند.
* در اين مطالعه هنگامي كه مقدار مصرف آب بدون يون كنترل شد، تاثير فصل بر تمايل مصرف زنبور از آب هاي حاوي املاح ، آشكار شد.
* بدون توجه به فصل، زنبورهاي عسل مصرف  آب حاوي سديم را به آب بدون يون ، ترجيح دادند و مقدار بيشتري مصرف كردند.
* در فصل پاييز زنبورهاي عسل آب هاي حاوي پتاسيم را نسبت به آب بدون يون، بطور معني داري بيشتر مصرف كردند ولي در تابستان هر دو محلول را به مقدار مشابه مصرف كردند.
* از نظر آب هاي حاوي عناصر كلسيم و منيزيم، مقدار مصرف در پاييز بيشتر از آب بدون يون بود ، ولي از نظر آماري معني دار نبود و در تابستان هم مقدار مصرف به نسبت آب بدون يون ، مشابه بود.
* در فصل تابستان زنبورها مقدار كمتري از آب هاي حاوي نيتروژن و فسفر را نسبت به آب بدون يون مصرف كردند.
* اثر مواد معدني بر مساحت سطح نوزادان سر پوشيده بعد از يك هفته و جمعيت زنبوران بالغ بعد از سه هفته ، معني دار بوده است.
* بطور كلي نتايج اين مطالعه نشان داد كه زنبورهاي عسل در تمام فصل هاي سال مصرف آب هاي حاوي املاح را نسبت به اب هاي بدون املاح، ترجيح مي دهند.
* اين آزمايش مشخص كرد وقتي منابع گياهي در دسترس زنبور كم مي شوند(مخصوصا گرده كه منبع تامين مواد معدني براي زنبورهاي عسل است)، زنبورها تمايل به استفاده از آب هاي كثيف ( منظور داراي املاح بيشتر ) دارند.
* تمايل زنبورهاي عسل به مصرف آب هاي حاوي املاح پتاسيم ، كلسيم و منيزيم  در طول فصل هاي مختلف از آن جهت جالب بود كه اين سه عنصر جز عناصري هستند كه به مقدار زياد در گرده هاي گل وجود دارند.زنبورهاي عسل در فصل پاييز تمايل به مصرف بيشتر آب هاي حاوي پتاسيم، كلسيم و منيزيم داشتند و در تابستان اين تمايل كمتر بوده است.
* اين موضوع را مي توان با مقدار گرده در دسترس زنبورعسل در پاييز و تابستان مرتبط دانست.
* بر اساس نتايج اين مطالعه پيشنهاد مي گردد زنبورهاي عسل چراگري براي مواد معدني محلول در آب را، بر اساس مقدار موجود اين عناصر در منابع غذايي خود ، تنظيم مي كنند.
* در اين آزمايش تمايل زنبور به مصرف آب حاوي سديم تحت تاثير فصل نبود زيرا گياهان آن منطقه به ندرت حاوي مقدار بالاي سديم بودند.

ارائه دهنده : مهندس اسماعیل غفوری